۱۳۹۳ آبان ۲۳, جمعه

دو گرایش اصلی در بازی

دو گرایش اصلی از نظر ساختاری در بازی وجود دارد که اغلب در تقسیم‌بندی‌های بازی نادیده گرفته می‌شود. به نظر من شناخت این دو روش، و اتخاذ آن که با شخصیت و کارکتر شما سازگاری بهتری دارد می‌تواند در برخی موارد حتی سالها شما را جلو بیاندازد. 

بازی زنانه: گرایش اصلی در بازی‌ست، که عبارتست از برگرداندن ورق به روی زنان، و استفاده از کلکهایی که ایشان سوار می‌کنند برپاد خودشان. عشوه، گه‌تست، دنبال نکردن، چانه زدن، وانمود کردن به اینکه او دارد دنبال شما می‌دود و ... این روش بازی مبتنی بر درک و شناخت همه جانبه‌ی روان و رفتار زن است و اینکه در واقع چه چیزی باعث کار افتادنشان می‌شود. شما با اتخاذ این روش به نظر زن مردی با جذابیت بالا خواهید آمد که همه چیز را دقیقا چنان که باید انجام می‌دهد و او را «می‌فهمد». 

در این مدل از بازی همه چیز زمان‌بندی شده و دقیق و برنامه‌ریزی شده است. این روش در ذات خود واکنشی‌ست یعنی شما رفتار خود را بر مبنی حالات، رفتارها و سیگنالهایی که زن می‌فرستد تنظیم می‌کنید و بازی متناسب را برای حداکثری کردن موفقیت اتخاذ می‌کنید. تمرکز در این مدل بیشتر معطوف به نگهای آخرالزمانی، متلک‌پرانی، روتین‌های مایه‌دار و روند حرکت «با دست پیش بکش، با پا پس بزن» است.

این بازی همچنین مناسب افراد پرانرژی، شلوغ، پر رو و «برونگرا»ست. شما دائم در حال لاس زدن با زنان، دست انداختن آنها و ... هستید. حاضرجوابی، صدای بلند، حلقه‌های اجتماعی بزرگ، راحتی در جمع و عددبازی، یعنی افزودن به کل آمار موفقیت از طریق بالا بردن تعداد پیشنهادهای دوستی که می‌دهید به جای تلاش برای بالا بردن درصد موفقیت آنها از ارکان ضروری این مدل بازی هستند. 

بهترین بازیکنی که این مدل را برمی‌گزیند: Mystery


mystery.jpg


البته ۹۰٪ دیگر بازیکنان نیز مدل مشابهی را انتخاب می‌کنند، چراکه درصد موفقیت آن بسیار بالاتر و برای اغلب مردان در فضای کنونی جهان انجام آن پذیرفتنی‌تر/آسان‌تر است. میستری بازی خود را در میان زیباترین زنان آمریکا(مدلهای میلیون دلاری)پی‌ریزی کرد، آیندگان بی‌گمان او را بزرگترین فیلسوف قرن بیست و یکم تلقی خواهند کرد. سبک او مناسب کسی‌ست که دخترهای بسیار زیبا، دافهای بسیار لاشی یا نوع خاصی از زنان بدخلق و آلفاندیده را به بازی می‌گیرد. 

این روش بازی مزایای بسیار زیادی دارد، اما دو ایراد بزرگ آن یکی مناسب نبودنش برای روابط بلند مدت و دیگری بهای سنگینی‌ست که باید از منظر اجتماعی بپردازید. مردی که بازی زنانه دارد اغلب همه‌ی جوانب زندگی اجتماعی و فردی خود را نیز باید حول محور همین دینامیک تنظیم بکند. 

بازی مردانه: گرایش فرعی و جوان‌تری در بازی‌ست که هرچند بیشینه‌ی آنچه بازیکنان مکتب قبلی درباره‌ی روانشناسی زن کشف کرده یا مورد بهره‌برداری قرار داده‌اند را از واجبات موفقیت می‌داند، تمرکز آن بیشتر به روی بازی درونی، زبان بدن و ارائه کردن تصویری‌ مبتنی بر مردانه‌ترین مرد متصور. جدیت، غرور، سکوت‌های باردار، نگاه خیره‌ به هزار کیلومتر دورتر، زبان بدن ِ آلفا و منش سنتی.

روند حرکت در این مدل «حرکت دائما به جلو» است، شما مردی هستید بی‌هیچ پشیمانی و عذرخواهی، که هرچه می‌خواهد را می‌گیرد، یا می‌رود سراغ دختر میز کناری که دارد چشمان شما را درمی‌آورد. گه‌تستها در این مدل به جای حاضرجوابی با بی‌تفاوتی یا بی‌حوصلگی پاسخ داده می‌شوند. 

این بازیکن خشونتی ضمنی، گل‌درشتی عامدانه و زمختی خودآگاهی را اتخاذ می‌کند که به نظر زنها «خطرناک» اما «دوست داشتنی» می‌آید. این مردان به هنگام صحبت کردن، راه رفتن و نگاه کردن گویی در حالت اسلوموشن به سر می‌برند، با هیچ مرد دیگری ارتباط چشمی برقرار نمی‌کنند و هنگام صحبت کردن با زیباترین زنان هم ملال خود را پنهان نمی‌کنند. برخلاف مدل قبلی، هیچکدام از رفتارهای این شخص بهنگام به نظر زن نمی‌آیند و او نمی‌تواند حتی لحظه‌ای در حضور این مرد احساس آرامش و راحتی بکند، به جای آن احساس اینکه هر لحظه ممکن است این مرد را از دست بدهد یا اینکه دائم یک حرف نامربوط، یک حرکت نابجا و یا یک اشتباه کوچک با بلند شدن او فاصله دارد مزاحم همیشگی ذهن زن در حضور این مردان است. 

کسی این مردان را در حال لبخند زدن نمی‌بیند، هرچند حاضرجواب و شوخ‌طبع باشند، یک ویژگی تاریک و خبیثانه‌ای در شوخ‌طبعی آنها مشهود است که زنان را همزمان می‌ترساند و تر می‌کند! این مردان به جای نگ از کنایه استفاده می‌کنند که اثر مشابهی به روی زنها دارد اما در ساختار متفاوت است و تصویر متفاوتی به جا می‌گذارد. نگ تصویر مردی معتمد به نفس و دارای جایگاه اجتماعی بالاتر را ارائه می‌کند، کنایه تصویر مردی خودپرست و بی‌تفاوت. این مدل برای روابط بلندمدت بهتر است زیرا هزینه‌ای که در رابطه می‌کنید بسیار کمتر و نوع ارزشی که از خود نشان می‌دهید قابل شرطی کردن و آرام‌آرام خرج کردن است. در مدل اول همه‌ی آنچه در چنته دارید، تمام داستان‌ها، روتین‌ها، فال‌گیری، ورق بازی، شعبده بازی و ... تا قرار هفتم هشتم از دست می‌رود و بعد از آن باید استراتژی خود را به مدلی از همین بازی مردانه دگرگون بکنید اگرنه به عنوان مرد بچه‌صفتی که حاضر نیست رابطه‌ای جدی را بپذیرد و «بالغ» بشود توسط آن زن رها خواهید شد. اما در این مدل شما از همان آغاز برجسته‌ترین، قابل اتکاترین، مستقل‌ترین و از نظر شخصیتی قدرتمندترین مردی هستید که آن زن تاکنون دیده، و نگاه داشتن شما حتی برای دقیقه‌ای برای زن موفقیت به حساب می‌اید.

از یک نظر، بازیکن نوع اول بچه سگ بامزه‌ و بازیگوشی‌ست که به نوعی رانه‌ی مادری زن را هدف می‌گیرد و زن برای «عوض کردن» و «برنده شدن» با او وارد رابطه می‌شود، به نظر زنان «این مردها همه چیزشان خوب است، فقط یک کم...»، در واقع زن نمی‌دانم همان یک کمی که می‌خواهد تغییر بدهد تمام منبع جذابیت آن مرد است و اگر از میان برود جذابیت هم با آن می‌رود. مدل دوم اما بازیکن شیر شرژه‌ی خطرناکی‌ست که زن همه چیز خود را ریسک می‌کند و برخلاف ندای درون، پیش می‌رود و دستی به سر و گوش او می‌کشد.

بهترین بازیکنی که این مدل را برمی‌گزیند: Paul Janka

paul-janka.jpg


پس کدام مدل بهتر است؟ بستگی به هدف و شخصیت شما دارد. اگر هدفتان تنوع جنسی کمتر از رکورد شکستن است، اگر شخصیتی درون‌گرا دارید، اگر یاد گرفتن زبان بدن و فرستادن سیگنالهای ناخودآگاه برایتان آسان‌تر از حفظ کردن تکنیکها و روتین‌های از پیش مشخص است، و اگر در کل آدم آرامی هستید بازی مردانه بیاموزید. اگر به دنبال «عدد»، هر شب یک نفر و تنوع بسیار زیاد هستید، و اگر شخصیتی برون‌گرا، پر جنب و جوش، اهل لاسیدن با زنها و در کل پر انرژی دارید، بروید خرید برای یک کلاه پشمالو.. 

پ.ن: 
از خود زنان اگر بپرسید که کدام روش بهتر است بدون استثنا می‌گویند روش دوم، اما قانون اول بازی را فراموش نکنید: به آنچه زنان می‌گویند گوش ندهید، به آنچه می‌کنند بنگرید.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر